جسمی که توی رینگ بوکس جون گرفت و بعد …. اصلا مگه بعد از مرگ روحت بعد دیگه ایی هم مهمه ؟!!!
باور ندارن که دیگه حامدی برای برگشتن وجود نداره این جسم فقط و فقط شبیه حامد اما مالکش روسی . آره روسی !!!
آسام قصه گو می خواد براتون بازم قصه بگه یه قصه ی جدید یه قصه از دل همین آدم ها ممکنه قهرمان قصه ی من رو امروز تو اتوبوس یا خیابون موقع رد شدن از خط عابر پیاده دیده باشین یا شایدم همسایتون باشه یا شایدم خودتون باشین … می بینید هزارتا شاید توی زندگی هست این شاید ها واسه حامد هم بود هزارتا شایدی که هر روز با خودش مرور می کرد اونقدر این کار رو تکرار می کرد تا بالآخره خوابش می برد …
دانلود رمان رینگ بوکس از ناب رمان

دانلود رمان رینگ بوکس